عاشقانه هاااااااااااا
ﻭﻗﺘﻲ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻢ
ﻓﻘﻂ ﺑﺎ تو ﺁﺭﻭﻡ ﻣﻴﺸﻢ..
ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻮ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻢ ﻣﻴﻜﻨﻲ
ﻫﻤﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﻫﻢ ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻪ ﺁﺭﻭﻣﻢ ﻛﻨﻪ ...
وقتی رفت ….!
گفت تو را هم می برم …
باخوشحالی گفتم:کجا؟
گفت: “ازیادم”
آنچه گذشت و آنچه شکست حسرت مخور،
زندگی اگر زیبا بود با گریه آغاز نمی شد
وداع آخرم با تو، وداعم با نفس هامه
ببين نزديكه ويرون شم، رفيقم قلب تنهامه
يه دريا تو چشام دارم،شبم لبريز بارونه
بدون تو كسي جز من، كنار من نميمونه
خدا میداند
چقدر آب به صورتم پاشیده ام...
لعنتی...
این کابوس انقدر واقعی ست
که از خواب بیدار نمیشوم!
کي اشکاتو پاک ميکنه
شبا که غصه داري
دست رو موهات کي ميکشه
وقتي منو نداري
شونه کي
مرهم هق هقت ميشه دوباره
از کي بهونه ميگيري
شباي بي ستاره
برگ ريزوناي پاييز
کي چشم به رات نشسته
از جلو پات جمع ميکنه
برگاي زرد و خسته
کي منتظر ميمونه
حتي شباي يلدا
تا خنده رو لبات بياد
شب برسه به فردا
کي از سرود بارون
قصه برات ميسازه
از عاشقي ميخونه
وقتي که راه درازه
کي از ستاره بارون
چشماشو هم ميذاره
نکنه ستاره اي بياد
ياد تو رو نياره
کاش لحظه هاي رفتن
نمي باريد اشک چشمام
هق هق دلتنگي يامو
مي شکستم توي رگهام
دل پر تحملم از
گريه ي من گله داره
چهره ي سرخ غرورم
از شکستم شرمساره
باغ پيوند من و تو
پره از عطر اقاقي
فصل آشنايي ما
سبز خواهد ماند باقي
همه ي آنچه که دارم
پيشکش سادگي تو
سوگلي ترانه هايم
هديه ي يه رنگي تو
فکر من مباش مسافر
به سپيده ها بيندش
چشم فردا ها به راهه
راه سختي مانده در پيش
اي تولد دوباره
فصل آغاز من و توست
اي رها از رخوت تن
وقت پر کشيدن توست
خدایا راز دل با تو چه گویم که خود راز دلی
دانه و لانه و بال و پرواز دلی
من همین حوالی توأم...
شاید کمی دورتر و تو در حوالی دلم !!!
باور کن نزدیکتر ...
من و مترسک دردمان مشترک است،دور جفتمان را کلاغ هایی گرفته
است
که از خودمان فراری اند اما بخاطر نیازشان سمتمان می آیند...!!!
وقتی کسی در کنارت هست ، خوب نگاهش کن
به تمام جزئیاتش
به لبخند بین حرف هایش
به سبک ادای کلماتش
به شیوه ی راه رفتنش ، نشستنش
به چشم هاش خیره شو
دستهایش را به حافظه ات بسپار
گاهی آدم ها آنقدر سریع میروند که حسرت یک نگاه سرسری را هم به دلت
میگذارند …
به یادت افتادم اشک از چشمانم سرازیر شد
یادم رفته بود حتی بزرگی یادت هم در ذهنم نمیگنجد
وقتی یه آدم میگه
هیچکس منو دوست نداره ،
منظورش از هیچکس
یک نفر بیشتر نیست . . .
همون یه نفری که واسه اون همـــه کسه !
ساقه شکستن، قانون طوفـــان است تو نسیـــم
باش و ... نوازشم کن ...
تو از آسمان که نه....آسمان از تو آمده....
تو روی زمین که نیستی....زمین زیر پای توست....
هوا را که تو تنفس نمیکنی...هوا محتاج نفس های توست...
ای مهربان..
من تو را به لحظه های اجابت دعا می سپارم...
من از چادرنشينان كويرم، دهاتي زاده اي از
مالميرم.
اگر در كلبه ما پا بذاري، شما را با دل و
جان ميپذيرم.
پيراهن هيچ فصلي خيس تر از بهاري نخواهد بود
كه عاشقت شدم
چشمهاي مرابه چشمهايش گره زد/بر زندگيم رنگ غم وخاطره زد/
اورفت نه طبق قانون وداع/يكبارفقط به شيشه ى پنجره زد...
هرموقع همزمان عاشق دو نفر شدی دومی رو انتخاب کن چون اگر واقعا
عاشق اولی بودی عشق دومی رو به دلت راه نمی دادی!!!
باتوالفبای عشق را آموختم،ندای قلب عاشقم را به گوش همه رساندم،تو
همه گمشده ام شدی،به تو و کلبه عشقمان بالیدم،حال که چنین شیفته
توأم، باش تا در کنارت آرامش بیابم .
نکنه خدا نکرده سفر بهت بسازه/ عوض کنه هواتو آب و هوایه تازه/
نکنه خدا نکرده یادت نمونه اشکام/ یادت نره که هستم یادت نره چه تنهام
لحظه ی شيرينی كه به تو دل بستم از تو پرسيدم
من : تو منی يا من تو ؟!
و تو گفتی : هر دو
من به تو پيوستم ، گفتم ای كاش پناهم باشی همه وقت و همه جا دست
تو در دستم ،تكيه گاهم باشی ..
و تو گفتی : هستم ، تا نفس هست كنارت هستم ..
تنهایی تاجی است برسر افراد تنها که
فقط
خودشان آن را نمی بینند!
خدای من با من بمان:
تنها نشسته ام.... خدای من !....آنقدر خسته ام که تنها تو میدانی !...می دانی ؟!!.....یقین دارم که از عمق
تنهاییم آگاهی....
من خسته ترین پت پت یک فانوسم،با تک تک پای
قاصدک می پوسم، ای دست پر از ترانه و نور بیا
،از دور قدم های تو را ،می بوسم!
وداع آخرم با تو، وداعم با نفس هامه
ببين نزديكه ويرون شم، رفيقم قلب تنهامه
يه دريا تو چشام دارم،شبم لبريز بارونه
بدون تو كسي جز من، كنار من نميمونه
گفت تو را هم می برم …
باخوشحالی گفتم:کجا؟
گفت: “ازیادم”
نظرات شما عزیزان: